ایسنا: «ویکتوریا آملینا» نویسنده اوکراینی برنده جایزه بر اثر جراحات وارده پس از اصابت موشک روسی به یک رستوران در شرق اوکراین جان باخت. این محقق جنایات جنگی سیزدهمین فردی است که در این حمله جان خود را از دست داده است و انجمن قلم (پِن) اوکراین نیز اعلام کرد که پزشکان نهایت تلاش خود را برای نجات جان این نویسنده انجام دادند، اما متأسفانه جراحت کشنده بوده است. «ویکتوریا آملینا» ۳۷ ساله، با گروهی از روزنامه‌نگاران و نویسندگان کلمبیایی مشغول صرف غذا بود که موشک روسی به این منطقه اصابت کرد. در این حمله حدود ۶۰ نفر دیگر زخمی شدند. او یکی از مشهورترین نویسندگان جوان اوکراینی بود که پس از تهاجم گسترده روسیه در سال گذشته، مستندسازی جنایات جنگی را آغاز کرد. او همچنین با کودکان در نزدیکی خط مقدم شروع به کار کرد.

ایرنا: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری این وزارتخانه با حضور در جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک، نکاتی را درباره این جشنواره، بودجه تئاتر و حریم مجموعه تئاتر شهر بیان کردند.
وزیر ارشاد گفت: به‌زودی مراحل ساخت حریم مجموعه تئاتر شهر اتفاق خواهد افتاد. محمد مهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد با همراهی محمود سالاری، معاون هنری این وزارتخانه با حضور در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر به تماشای نمایش «آقا محمد» که از بوشهر در این دوره از جشنواره شرکت دارد، نشستند. قرار بود اجرای دوم این نمایش ساعت ۲۰ روی صحنه برود اما به دلیل حضور وزیر ارشاد در برنامه‌ای دیگر در بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، او دیرتر از زمان مقرر به مجموعه تئاتر شهر رسید و این اثر نمایشی با حدود ۴۰ دقیقه تأخیر روی صحنه رفت.
 

«استخراج ۲» فیلمی نیست که بتوان پس از مشاهده به آن فکر کرد، چرا که برای لذت بردن ساخته شده است نه تفکر؛ تجربه‌ای برای حس سرگرمی خالص، مجموعه‌ای از صحنه‌های اکشن هیجان‌انگیز که باعث می‌شود نتوانید نفس بکشید. در سال ۲۰۲۰، با تعطیلی سینماها و تمام دنیا برای وجود کرونا، ناگهان اثری شبیه یک فیلم بلاک‌باستر اکشن هالیوودی از سوی نتفلیکس معرفی و پس از مدتی نمایش داده شد تا ذهن ما را از همه چیز دور کند. آن فیلم نتفلیکس «Extraction» بود. یک اثر اکشن به رهبری کریس همسورث و با داستانی از برادران روسو و کارگردانی شده توسط هماهنگ کننده بدلکاری فاز سوم مارول یعنی سم هارگریو. با این تفاسیر «استخراج» به سرعت پخش شد و فیلم‌های پرفروش تابستانی را نجات داد. البته، این فیلم مشکل جزئی مرگ قهرمان داستان را در پایان فیلم داشت، اما در هالیوود، این فقط یک نکته کوچک است. بنابراین ما اکنون Extraction 2 را برای بررسی داریم، آن هم با همسورث و شخصیت تایلر راک که یک بار دیگر بازگشته است تا عده‌ای را از مکانی بیرون بِکشد و بسیاری از افراد دیگر را به طرز وحشیانه‌ای به قتل برساند. فیلم Extraction 2 درست از همان جایی شروع می‌شود که اولین فیلم متوقف شد، زمانی که می‌بینیم تایلر راک (همسورث) مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و از روی پل سقوط می‌کند. اما در این فیلم معلوم می‌شود که راک پس از سقوط از روی پل نمرده است و به سرعت توسط گرداننده‌اش نیک (گلشیفته فراهانی) نجات یافته و به بیمارستان فرستاده شده و در نهایت در یکی از آن کابین‌های برفی دورافتاده که قهرمانان اکشن به آنجا می‌روند رها شده است. اما همان‌طور که همه عاشقان سینمای اکشن خبر دارند، شما نمی‌توانید یک مزدور سابق را برای مدت طولانی از بازی دور نگه دارید، و به زودی تایلر راک نیز توسط یک مرد مرموز جدید (ادریس البا) برای کمک به استخراج افراد بی پناه دیگر استخدام می‌شود. اما این بار موضوع شخصی است. چرا که معلوم می‌شود مأموریت نجات پیرامون خواهر زن راک است. این زن با یک جنایتکار از بلوک شرق اروپا ازدواج کرده، و از قرار معلوم این مرد نیز خانواده‌اش را در زندانی که او در آن دستگیر شده به دام انداخته است. اگر با خود بگویید که چرا قسمت اعظم این شرح داستان پر از کلیشه بود، حق دارید. اما چرا؟ چون که این فیلم شامل کوهی از کلیشه‌های داستانی است. از قهرمانان تقریباً شکست ناپذیر گرفته تا یک مونتاژ تمرینی که باعث افتخار جناب آقای راکی می‌شود، Extraction 2 دقیقاً در اینجا قدم جدیدی در قصه‌گویی ندارد. حتی هسته احساسی نسبتاً تأثیرگذار فیلم اول علیرغم بهترین تلاش فیلمسازان برای تکرار موضوع مرگ پسر راک برای کشش عاطفی نیز در اینجا کاملاً از بین می‌رود. در نتیجه «استخراج ۲» اساساً فقط دو ساعت اکشن توپ است که شما را سرگرم می‌کند. باید باور کرد که نتفلیکس از فیلم‌های اکشن سود زیادی می‌برد و از آن به عنوان یک ابزار بازاریابی سودآور استفاده می‌کند. در حال حاضر می‌توانیم آرنولد شوارتزنگر را در سریال «Fubar» ببینیم، همانطور که جنیفر لوپز اخیراً در نقش یک زن قدرتمند و هولناک در فیلم «The Mother» دیده شد و حتی به زودی گال گدوت را نیز در فیلم «Heart of Stone» با چنین محتوایی خواهیم داشت. اما بدلکار کهنه کار و هماهنگ‌کننده بدلکاری سم هارگریو که ما را با اولین کارگردانی چشمگیر خود با شخصیت تایلر راک شگفت زده کرده و نشان داده بود که چه کارهایی را می‌توان در سینمای اکشن امروز انجام داد و صحنه‌های هیجان انگیز و آدرنالین‌ساز را از چشم اندازهای غیرمعمول به نمایش گذاشت، اکنون این کار را به شکلی جذاب ارتقا می‌دهد. هارگریو با دانستن اینکه چه چیزی باعث موفقیت نسخه قبلی خود شده است، وارد یک ماجراجویی اکشن جدید با سکانس‌های تماشایی و طولانی می‌شود. این یک سنت جاافتاده هالیوود است که دنباله باید تقریباً همه چیزهایی را که نسخه اصلی انجام می‌داد ارائه دهد، اما در مقادیر بیشتر. برای مثال فیلم اول مخصوصاً به خاطر صحنه اکشن ۱۱ و نیم دقیقه‌ای خود که مانند یک برداشت طولانی و بدون برش به نظر می‌رسید قابل توجه بود. اکنون قسمت دوم آماده است تا ۲۱ دقیقه اکشن مداوم را در اختیار بیننده قرار دهد. در نتیجه در قسمت دوم استخراج تماشاگر زمانی ندارد که حواسش را با چیزهای ثانویه‌ای مانند رنج روانی شخصیت‌ها پرت کند. به طور رسمی، روایت را می‌توان به سه سکانس اکشن تقسیم کرد: وقایع خونین در گرجستان، صحنه‌های نبرد در وین، و نبرد نهایی در شب. اما همراه با تغییر لوکیشن، نحوه فیلمبرداری صحنه‌های اکشن نیز تغییر می‌کند. این یعنی دوربین از حلقه زدن دائمی اطراف شخصیت‌ها خودداری می‌کند و تنها در حین اجرا به شکل قابل توجهی تکان می‌خورد و سازندگان از مونتاژ اکشن سنتی‌تری برای این فیلم استفاده می‌کنند. با این حال، این سبک به هیچ وجه مانع از لذت بردن از عناصر جنگی واقعی نمی‌شود که تولید آنها شایسته بالاترین امتیاز است.
سکانس برجسته‌ای که این کارگردان در این فیلم به آن پرداخته است، سکانس اکشن ۲۰ دقیقه‌ای و «تک شات» فیلم پس از فرار از زندان توسط شخصیت تایلر راک و خانواده‌ای است که باید از آن مکان نجات یابند. این نکته را باید بدانید که سکانس‌های اکشن تک شات حتی با فریب‌های دیجیتالی به راحتی قابل اجرا نیستند، بنابراین تضمین کردن خوب اجرا شدن آن‌ها چیز آسانی نیست، اما هارگریو بار دیگر این کار را به خوبی انجام می‌دهد. این سکانس مورد نظر از چندین شکل از اکشن استفاده می‌کند که هر کدام بخش متفاوتی از اکشن را به نمایش می‌گذارند. در جذاب‌ترین لحظات این سکانس تک شات، مبارزه شخصیت اصلی در راهرو زندان شروع می‌شود. سپس وارد یک نزاع نزدیک و یک به یک می‌شود. سپس در یک سکانس مبارزه با شورش عظیم که با تعقیب و گریز ماشین دنبال می‌شود، به تیراندازی در یک کارخانه می‌رسد، تا اینکه در نهایت در یک سکانس اکشن در قطار به پایان خود می‌رسد.
بازهم تکرار این موضوع جالب است که همه اینها در یک شات است و مهمتر از آن، همه با مهارتی بی عیب و نقص با تغییر جهت زاویه دوربین مطابق با سکانس و نوع اکشن انجام می‌شود. بله، مطمئناً با نگاه ریز می‌توانید در قسمت‌هایی بگویید که دوربین کجا کات خورده یا جایی که جلوه‌های ویژه کارهای سنگین زیادی انجام می‌دهد کمی سکانس دچار نقص شده، اما هنوز هم یک شاهکار چشمگیر در اجراست و تماشای آن لذت‌بخش است.
به طور کلی وقتی این سکانس شروع می‌شود، فیلم اساساً تا پایان فقط اکشن است. البته چند وقفه برای شخصیت‌ها وجود دارد تا کلماتی در مورد حوادث بگویند، اما هر سکانس اکشن در این فیلم دو ساعته به طرز عجیبی طولانی و به طرز وحشیانه‌ای تماشایی است. فیلم Extraction 2 درجه‌بندی R را به خود اختصاص داده است، با کشتن‌های متعددی که به نظر می‌رسد برخی از آن‌ها به جای یک فیلم اکشن از دل یک فیلم اسلشر خارج شده‌اند که هم عالی و هم آزاردهنده هستند.

 

«رضا میرکریمی» یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین کارگردانانی است که این روزها فیلمی به روی پرده دارد. فیلم در مدت اکران حدود ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان فروش داشته، واجد ویژگی‌هایی است که می‌تواند مخاطب را به تماشا ترغیب کند.
۱. نگهبان شب به‌مانند سایر ساخته‌های میرکریمی، یک فیلم شریف و سالم است که وام‌گرفته از شرایط روز جامعه است. بنابراین در چنین فیلمی، هم کلاژی از جامعه را می‌بینیم که هیچ روتوش دراماتیک و اغراق‌آمیزی ندارد و درثانی، روابطی اخلاقی و انسانی بر آن حاکم است که این پارادایم، در کمتر فیلم اجتماعی این روزهای سینما قابل مشاهده است.
۲. کسانی که با کارهای میرکریمی آشنا هستند، سبک روایت‌گویی او را می‌دانند. میرکریمی، سینماگر مولفی است که سبک فیلمسازی او، طرفدارانی دارد. ضمن اینکه در این فیلم، غلظت داستانگویی، برخلاف کارهای قبلی کارگردان، کمی بیشتر است و فیلم، حتی برای کسانی که چندان سبک میرکریمی را نمی‌پسندند نیز غافلگری‌هایی دارد که می‌تواند به رضایت‌مندی آنها از این فیلم منجر شود.
۳. نگهبان شب، اگرچه فیلمی اجتماعی است اما در آن، توجه ویژه‌ای به خانواده شده است. تمرکز اصلی فیلم بیشتر بر روی خانواده است ضمن اینکه تم عاشقانه و احساسی فیلم نیز در کلیت اثر ملموس است. بنابراین دوستداران سینمای اجتماعی و آن مخاطبانی که دوستدار رومنس هستند، می‌توانند به تماشای این فیلم بنشینند.
۴. نگهبان شب در جشنواره چهلم فجر به روی پرده رفت و در همان جشنواره، حسابی خبرساز شد. فیلم در ۹ رشته، نامزد دریافت سیمرغ شد و درنهایت، سیمرغ بهترین کارگردانی را برای میرکریمی و دیپلم افتخار را در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای علی‌اکبر اصانلو به ارمغان آورد.
۵. تیم بازیگری فیلم، یکی از کنجکاوی‌برانگیزترین مقولات آن است. میرکریمی همواره حساسیت بالایی در زمینه انتخاب بازیگران داشته و در این فیلم، برخلاف کارهای دیگرش، از چهره‌های خیلی مشهور استفاده نکرده است. البته که همین چهره‌ها نیز حسابی درخشیدند. یک نمونه از درخشش این بازیگران به جشنواره فجر برمی‌گردد که طی آن، در یک اتفاق کم‌سابقه، هر ۲ بازیگر اصلی مرد و زن و هر دو بازیگر نقش مکمل مرد و زن، از این فیلم، کاندیدای دریافت سیمرغ شدند. به جز این تیم بازیگری حرفه‌ای، حضور کوتاه کیومرث پوراحمد، خود بهانه بسیار خوبی است تا به تماشای این فیلم بنشینیم.